کشاورزی / گروه کشاورزی
شنبه   ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ / ۲۱:۰۱
کد خبر: ۹۳
تعداد بازدید: ۲۴۳۷۵
پرونده «بره‌های آلپ» /گفتگوی تفصیلی؛ بخش سوم و پایانی

سفری به اروپا برای گزینش نژاد بز / جدول مقایسه‌ای بین هلشتاین و سانن

در قسمت سوم و پایانی این گفتگو، محمدیاسر ترابی ضمن توضیح درباره سفر تیم تحقیقاتی به اروپا، از زوایای پنهان این صنعت سخن می‌گوید.
به گزارش روابط عمومی سازمان اقتصادی کوثر، برای تبیین رویکرد نوین هلدینگ کشاورزی کوثر در پرورش صنعتی دام‌های سبک، پای صحبت محمدیاسر ترابی، مسئول این پروژه نشستیم.  در بخش اول از این گفتگو الزامات و ضرورت‌های کشور در پرورش دام سبک روشن شد. در بخش دوم، ضرایب فنی و اقتصادی این نوع از تولید مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش درباره فراز و نشیب‌های راه‌اندازی این صنعت گپ و گفتی داشتیم.

* * * * *


* سفری به اروپا
س: برای انتخاب و خرید هسته نژادی چه فعالیت‌هایی صورت گرفت؟

ترابی: ابتدا با امریکا و کانادا و یونان و ترکیه و فرانسه و چند کشور دیگر مکاتبه کردیم؛ قیمت‌های مختلف دادند و شرایط مختلف داشتند. در فرانسه با شرکتی به اسم «کپ‌ژن» مذاکره کردیم که صدور شناسنامه بز‌ها در اروپا در اختیار این شرکت است؛ یعنی بز‌ها را رجیستر می‌کند؛ یعنی در نرم‌افزار پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگ و اجداد هر دام را ثبت می‌کند.

اما یک کسانی از طرف نهاد‌های دولتی رفته‌اند فرانسه، با این هدف که کار یاد بگیرند؛ حالا متولی و واسطه این کار شده‌اند؛ همان نگاه تکنوکراتی را هم دارند؛ یک تیم هستند؛ کاملاً نگاهشان آن‌طرفی است؛ رقیب تفکر ما هستند؛ همین‌ها هم اولین بار اسپرم و دام و این‌ها را وارد کرده‌اند؛ پول کلان هم درآورده‌اند. شرکت فرانسوی گفت: با‌واسطه این افراد به شما بز می‌فروشیم. ما قبول نکردیم و گفتیم فقط از سورس اصلی می‌خریم، که قبول نکرد.

با یک تیم متخصص یک سفری رفتیم اروپا که ۱۳ روز طول کشید. ۲۰ هزار کیلومتر در چهار کشور اتریش و سوئیس و فرانسه و آلمان، هوایی و زمینی مسافرت کردیم و ۶۰ دامپروری را دیدیم.

بررسی‌های زیادی انجام شد؛ سرتان را درد نیاورم؛ نتیجه نهایی این شد که استاندارد‌های دامداری که از او دام می‌آوریم، بسیار بالاست. مثلاً مزرعه دام خاص خریداری شده، به‌جای سالانه متوسط ۸۸۰ کیلو (میانگین اروپا)، بیش از ۱۱۰۰ کیلو شیر می‌دهد. یعنی خیلی بالاتر از میانگین است. چون مسئول مزرعه ۴۰ سال کار قوی ژنتیکی کرده است.

اولین محموله سانن و آلپاین اردیبهشت ۹۵ و دومین محموله ۱۰ اسفند ۹۵ وارد شد. حدود ۱۳۰۰ بز سانن و آلپاین آوردیم که الآن زاد و ولد کرده‌اند و به ۱۹۰۰ رأس رسیده‌اند.

* پراکندگی و گسترش در استان‌ها

س: این‌ها در تهران متمرکز خواهند بود؟

ترابی: گروه کوثر در چند استان جلو می‌رود؛ الآن داریم تلاش می‌کنیم در استان‌های مازندران، تهران، ورامین، البرز، اردبیل واحد چهار تا پنج هزار رأسی بزنیم.

س: این واحد‌ها راه بیفتند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

ترابی: در استان هرکس بخواهد می‌تواند از آن مرکز ببرد. بعد سرپرستی که آنجا داریم، می‌رود سر می‌زند و نظارت فنی می‌کند؛ واکسن، غذا و دارو را هم تأمین می‌کنیم؛ قرارداد می‌بندیم؛ دو درصد هزینه‌ها بهداشت است؛ ۷۰ درصد هزینه تولید، خوراک است که ما برایشان تأمین می‌کنیم.

س: چرا باید تولیدکننده با شما قرارداد ببندد و هزینه کند؟ چرا خودش انجام ندهد؟

ترابی: چون دام خارجی و الزاماتش ناشناخته است؛ نوع رسیدگی‌اش فرق می‌کند. برای بهره‌وری مناسب باید علمی عمل کنند؛ دو سه سال که ادامه بدهند، استاد می‌شوند.

س: مردم اقبال می‌کنند؟

ترابی: بله؛ چون سانن را می‌شناسند. من روزی ۱۰۰ تا تماس برای فروش بز دارم. گروه تشکیل داده‌ام که اخبار واحد‌ها را برایشان بگذارم. (با اشاره به موبایل) ببینید؛ این آقا از یزد، زنجان، ... همین الآن هم مردم می‌خواهند.

س: با چه شرایطی می‌فروشید؟

ترابی: آن‌هایی را که وارد کردیم ۳۰ درصد کارمزد می‌گیریم؛ آن‌هایی که خودمان تولید می‌کنیم پایین‌تر از نرخ بازار می‌دهیم.

س: چرا صبر نمی‌کنید تا گله‌هایتان کامل شود؟ الآن برای فروش زود نیست؟

ترابی: برای اینکه هم دامدار‌ها کم‌کم آشنا بشوند، هم در کشور مطرح بشود که کوثر متولی این کار است، و هم به این خاطر که ما قوی‌تر شویم و تجربه کسب کنیم؛ یکباره که نمی‌شود.

* سفارشی کار می‌کنیم

س: ممکن است روزی برسد که مثل اروپایی‌ها سفارشی کار کنید؟

ترابی: حتماً می‌شود. فکرش را کرده‌ایم؛ مثلاً اگر گله‌ها پر شود و به جایی که لازم باشد برسیم، نگاه می‌کنیم به نوع مصرف و بیشترین راندمان را می‌گیریم. یعنی مثلاً این ۳۶۰ گرم بازده را با کار ژنتیکی روی گله‌ها بالاتر می‌بریم.

س: چطور این‌کار را می‌کنید؟

ترابی: نژاد‌های برتر گوشتی دنیا را با این‌ها لقاح می‌دهیم. ببینید؛ نژادی داریم که مثلاً نرش ۴۱۰ گرم وزن می‌گیرد. خوب؛ این علمی است که در F۱ یعنی نسل اول، هتروزیست قابلیت‌هایی بالاتری از والدین دارد،  ولی در نسل دوم اینطوری نیست و پایین‌تر می‌دهد.

خوب؛ ما با نسل‌های نژاد خالص، گله‌ها را با برنامه و سفارش، تکثیر می‌کنیم؛ نژاد ناخالص گوشتی را برای افزایش وزن لقاح می‌دهیم و بره به‌دست آمده را دیگر تکثیر نمی‌کنیم و می‌بریم برای پرواربندی و کشتار؛ که نسل بعدی خراب نشود. برای تکثیر، اما فقط نژاد‌های خالص به‌کار می‌گیریم. یک چنین تمهیداتی. برزیل و دیگر کشور‌ها هم همین‌طوری سفارشی کار می‌کنند.

* مهمترین تکنیک اصرار بر دانش در نگهداری است

س: فکر نمی‌کنید کار صنعتی شما آفت کار عشایر و روستایی‌ها شود؟

ترابی: تا زمانی که واردات داریم و روز‌به‌روز هم بر میزانش افزوده می‌شود این نگاه درست نیست. ما ۲۵ درصد واردات داریم. باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که جای این را پر کنیم. بعد هم به روستایی‌ها و اقماریهایمان کمک کنیم با راندمان بالاتری کار کنند. این زمان می‌برد. با این روندی که ما داریم خیلی هنر کنیم دو تا سه درصد را در ۱۰ سال آینده تأمین کنیم. ضمن اینکه بازار صادراتی خوبی در کشور‌های عربی منطقه وجود دارد.

س: مهمترین تکنیک‌تان در این کاری که انجام می‌دهید چیست؟

ترابی: ما می‌گوییم نقاط ضعف دام‌های بومی را باید با کار علمی و آموزش دامدار‌ها ترمیم کنیم. ما در کشور ۲۶ نژاد گوسفند داریم که همه را می‌شناسیم؛ بز‌ها را هم می‌شناسیم؛ برخی نژاد‌ها در سال چهار تا بره می‌داد، ولی اولاً هر دامداری حداکثر سه تا از این نژاد دارد، و در ثانی کار علمی انجام نشده است. پروتکل پرورش و بهداشت و مراقبت را باید تدوین کرد و به دامدار رساند. دامداران بومی بدانند که باید این‌کار را بکنند.

متأسفانه روی گوسفندداری کشور، هیچ کاری علمی نشده است. مرغدار‌ها و گاودار‌های باسواد و بی‌سواد می‌دانند چه باید بکنند، اما گوسفنددار‌ها نمی‌دانند.

قبلاً گاو هم همین‌طور بوده؛ از سال ۷۰ که هولشتاین آمده، علمش هم وارد شده است. الآن گوسفندداری بی‌کلاسی است؛ گاودار را می‌گویند گاوداری دارد، اما در پرورش دام سبک، می‌گویند طرف چوپان است.

س: افق‌تان کجاست؟ یعنی چقدر تولید کنید، بس است؟

ترابی: آن مقدار وارداتی را تأمین کنیم و نیاز کشور‌های خلیج فارس مثل عراق، کویت، عمان، قطر و حتی ۲ میلیون رأس عربستان را بدهیم.

س: چرا فقط جنوب را گفتید؟ چرا ترکمنستان و ارمنستان و کشور‌های شمالی را نگفتید؟

ترابی: چون خودشان دارند. صد سایت ۵ هزار رأسی، نیاز داخل را تأمین می‌کند. بعد خیلی کار‌ها می‌شود کرد. اشتغال خوبی ایجاد می‌شود. به روستایی‌ها کمک می‌کنیم روی پای خودشان بایستند؛ مثل پیشنهاد فائو به افغانستان. یک روستای ۷۰ خانواره روزانه ۱.۴ تن شیر می‌دهد؛ با یک نیسان این تولید را جمع می‌کنی برای کارخانه لبنیات یا توزیع.

س: اگر موضوع کمک به مناطق محروم را در نظر دارید، بهتر نبود به جای تهران و البرز، یک سایت در سیستان یا ایلام می‌زدید؟

ترابی: هنوز خیلی زود است. اول باید قوی شویم. متخصص و دکتر را نمی‌شود برد سیستان. باید اینجا قوی بشویم و در این سایتهایمان نیروی بومی همان‌جا را آموزش بدهیم. الآن بنیاد مستضعفان در قلعه‌گنج سایت ایجاد کرده است. من و تیمم سه ماه است که می‌خواهیم برویم بازدید، نمی‌رسیم. من از خانه تا این دو واحدمان در ورامین و کرج هرکدام ۴۵ دقیقه راه دارم. ۲۰ تا تکنیسین و کارشناس تربیت می‌کنیم؛ بعد به مناطق دوردست توسعه می‌دهیم.

س: این کار شما چقدر دانش‌بنیان است؟

ترابی: ببینید؛ کار ما «های‌تِک» نیست؛ ما علم نشکافتیم؛ ولی برای اداره این صنعت باید ساختارسازی علمی انجام شود. الآن در دانشگاه تهران به‌صورت علمی هیچ‌کس از بز سردرنمی‌آورد؛ البته مقداری روی بز بومی کار کرده‌اند، اما این نژاد‌هایی که عرض شد را نمی‌شناسند. چون باکلاس و درآمدزا نبوده کسی سراغش نرفته است. حتی اصلاح نژاد روی طیور و گاوداری کار کرده، اما روی گوسفند و بز خیر. فکر می‌کنید چند درصد پایان‌نامه‌ها و مقالات روی گوسفند انجام شده است؟ زیر یک درصد. چرا؟ چون گاوداری صنعتی هر جلسه ۴۰۰ هزار تومان حق ویزیت می‌دهد، مرغداری ۵۰۰ هزار تومان حق ویزیت می‌دهد؛ اما گوسفنددار ۵۰ تا گوسفند دارد، آه در بساط ندارد که این رقم‌ها پول بدهد.

س: ما پیش از این در ایران گوشت گوسفند را از عشایر و روستایی‌ها تأمین می‌کردیم؛ الآن اقلیم‌مان اجازه نمی‌دهد. پس باید به تولید صنعتی دام سبک روی بیاوریم، چند سال ساختارسازی کنیم؛ علم و غذا و تجهیزات و سواد و دارو و خوراک و متخصص و دیگر الزامات را نمی‌خواهیم وارد کنیم؛ می‌خواهیم این موارد بومی باشد. درست است؟

ترابی: بله. همین بز را با طرف اروپایی قرارداد بسته‌ایم که دانش نگهدای‌اش، یعنی جیره‌ها و منوآل‌های بهداشتی و غذایی را به ما بدهند. درحقیقت ما در ایران شریک آن شرکت اروپایی هستیم.

س: شرکتی که اینقدر تکنولوژی‌اش بالاست چرا زیر بار شراکت می‌رود؟

ترابی: به‌خاطر ظرفیتی که ایران دارد. ایران یکی از کشور‌های قدرتمندی است که ۷۰ تا ۸۰ میلیون رأس گوسفند و بز دارد. نیوزلند با این همه دبدبه و کبکبه ۱۴ میلیون رأس برای مصرف داخلی دارد؛ در سال ۲۰ میلیون رأس هم صادر می‌کند. بازار منطقه هم مهم است. او در اسپانیا سایت دارد نه در غرب آسیا. ما از اینجا می‌توانیم تمام منطقه را تأمین کنیم.

* موانع و چالش‌های کار کجاست؟

س: در این کار با چه موانعی روبه‌رو هستید؟

ترابی: در کوثر هیچ مانعی نداریم؛ خوشبختانه همه با سوادند و می‌فهمند. آقای دکتر نوروزی و خود مهندس اسکندری الزامات را کاملاً درک می‌کنند.

س: کمی از سختی‌ها و مقاومت‌های ساختاری بگویید.
ترابی: عرض کردم که در کوثر مشکلی نداریم؛ ۹۲ شروع کردیم، ۹۳ کارمان عملاً آغاز شد. چندین مرکز اروپایی را دیدیم. البته امریکا و کانادا را هم مفصل بررسی کردیم، اما در کار با آن‌ها مشکل جدی داریم. گرچه ضرایب فنی‌شان خیلی بالاتر است؛ مثلاً بز شیری در اروپا میانگین ۸۸۰ کیلو در سال شیر می‌دهد؛ گله‌ای که ما انتخاب کردیم ۱.۱۲۲ کیلو، و در امریکا تا ۲.۷ تن هم داریم، یعنی ۳ برابر میانگین اروپا.

س: یعنی اروپایی‌ها از امریکایی‌ها این‌قدر عقب هستند؟

ترابی: بله.

تا سال ۹۳ تلاش شد و سد واردات دام زنده را شکستیم. آخر می‌دانید، غیر از آن دوگانه «جهادی - تکنوکرات» که گفتیم، یک دسته سوم هم داریم؛ این‌ها خائن نیستند، اما نمی‌فهمند؛ این قشر تا سال ۹۳ اجازه واردات دام زنده نمی‌دادند. یعنی سی سال کشور را از دنیا عقب نگه‌داشتند. کاسب‌ها هم دخیل بودند البته.

سر ماجرای شکستن این سد، کاسبان در گلوگا‌ها نشسته بودند؛ در دامپزشکی نادان نداشتیم، اما کاسب داشتیم. طرف سال ۹۲ رفته ۳۰۰ بز وارد کرده، توزیع شده و سودش را برده و دامداری که نه غذا و نه پروتکل و نه دانش و هیچ چیز را نداشته دامش تلف شد و از بین رفت؛ کسی هم جوابگو نبود.

ما تقاضا دادیم وارد کنیم. یکی از مسئولان وقت که زن و بچه‌اش هم امریکا هستند و دوملیتی است، تا ما شروع کردیم و سد شکسته شد، اولین و دومین مجوز را به او دادند. از محل صندوق توسعه دامپروری هم به او کمک کردند. الآن نر‌های گله‌ای که وارد کرده برای افزایش نسل مشکلات جدی دارد؛ بدبختی اینهاست. ما سه سال دویدیم، مجوز را به او دادند.  ما سه سال دویدیم، رئیس وقت قرنطینه، رفته فرانسه، بوریه‌خری و چوبداری، دام بی‌کیفیت را آورده اینجا و بین مردم توزیع کرده است.

استاندارد‌ها می‌گوید دامی که وارد می‌کنی باید سه سال از ۱۸ بیماری پاک بوده باشد. ما خیلی بیشتر سخت گرفتیم. دو انحراف‌معیار بالاتر از میانگین فرانسه از نظر ژنتیکی را در نظر گرفتیم. چون می‌خواستیم هسته تشکیل بدهیم. گفتیم باید از ۳۰ بیماری پاک باشد برخی از بیماری‌ها را ۷ سال گواهی پاکی گرفتیم. کلاً در اروپا دو واحد بودند که می‌توانستند استاندارد‌های بالای ما را پاس کنند.  با این حال رئیس وقت قرنطینه نمی‌گذاشت.

مستندات را بردیم خدمت وزیر. گفتیم او دام بی‌کیفیت را فله‌ای وارد و توزیع کرده، اما من که می‌خواهم دام شناسنامه‌دار و تخصصی و پاک وارد کنم نمی‌گذارد. آقای حجتی فشار آورد و هم معاون بهداشتی‌شان و هم مسئول قرنطینه را عوض کرد.

س: نقش مهندس حجتی را در کار خودتان چطور می‌بینید؟

ترابی: خیلی کمک کرد و مثبت بود؛ دام‌های فیروزکوه که وارد شد، شخصاً دوبار رفت بازدید. به موضوع خیلی علاقه دارد. با فشار ایشان مسئول دام سبک مرکز اصلاح نژاد عوض شد، قرنطینه عوض شد؛ الآن دیگر همه چیز روتین است.

* آیا پرورش دام سبک اقتصادی است؟

س: این صنعت چطور اقتصادی خواهد شد؟ آیا جز وارد کردن نژاد مرغوب الزام دیگری هم دارد؟

ترابی: اولین کاری که من در ذهن دارم این است که هزینه‌ها را کاهش بدهیم. مثلاً ساختمان و تأسیسات گاوداری، بازای هر متر مربع از ۴۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان هزینه برمی‌دارد. ما دنبال این هستیم که این هزینه را برای دام سبک تا ۱۰۰ هزار تومان پایین بیاوریم. مثلاً با یک تغییر کاربری، می‌توانیم در مرغداری‌های تعطیل شده گوسفند بریزیم. تا دلتان بخواهد هم از این واحد‌ها داریم، از خداشان هم هست. این تغییر کاربری ۵۰ هزار تومان در هر مترمربع هزینه دارد. یک راه دیگر هم داریم؛ اینکه دیگر در سازه‌های سبک گلخانه، تکنولوژی جدید به کار رفته و بدون ستون است که یک پنجم گاوداری هزینه دارد. چه دلیلی دارد که سوله بزنیم؟

یا مثلاً الآن یک بز را نباید به قیمت سه میلیون تومان وارد کنیم؛ باید کم‌کم برویم به سمت حمل زمینی؛ چون به اندازه قیمت خود دام، قیمت حملش است. پس این می‌تواند بیاید روی ۱.۵ میلیون تومان.

س: ممکن است مقایسه‌ای بین هزینه‌ها و عایدی یک گاوداری و یک واحد صنعتی دام سبک داشته باشید؟

ترابی: نکته مهمی است. بیایید یک جدول برآورد مقایسه تشکیل بدهیم.

 

 

گاوداری شیری 1000 رأسی

واحد دام سبک (بز شیری) 6000 رأسی

سرمایه‌گذاری اولیه

26 میلیارد تومان

12 میلیارد تومان

تولید شیر (روزانه)

25 تن

25 تن

قیمت واحد شیر

1200 تومان

3000 تومان

 

به این ترتیب نسبت بازگشت سرمایه واحد‌های صنعتی دام سبک به گاوداری، حداقل ۵ برابر است.

* بومی کردن دانش صنعت دام سبک

س: گسترش این واحد‌ها چه الزاماتی دارد؟

ترابی: مهمترین الزامش این است که دانش نگهداری و بهره‌برداری اقتصادی را بومی کنیم و دامدار این دانش را بیاموزد. البته باید کار را برای دامدار ساده کرد. مثلاً خوراک دام ما توسط یکی از شرکت‌های خودمان به سفارش خودمان تولید می‌شود. خوب؛ در هر دوره‌ای نوع خوراک متفاوت است. جیره ۱ تا ۷۰ روز، جیره ۷۰ تا ۱۵۰ روز، ۱۵۰ تا ۲۱۰ و بعد از آن جیره پرشیر و کم‌شیر هم دارید. این را با رنگ‌های مختلف بسته‌بندی می‌کنیم و به دامدار می‌دهیم که کارش ساده شود.

یک مورد دیگر؛ چرا این‌قدر تلفات داریم؟ چون واکسنش را نداریم. خوب؛ شرکت‌های خود ما باید وارد کند یا تولید کند.

پس داریم آزمون و خطا می‌کنیم برای بومی کردن دانش این صنعت. باید روی کشتار و صنایع لبنی هم به همین ترتیب کار کنیم. قراردادی داریم که یک شرکت اروپایی یک واحد ۵۰۰ تنی لبنیات را با مشارکت با کوثر در ایران ایجاد کند. بعد از آن شیر را به محصولات باکیفیت دیگر تبدیل می‌کنیم تا صادر شود. ارزش افزوده آن چندین برابر است. محصول شیر واحد ما به لس‌آنجلس و مسکو رفته به قیمت کیلویی ۸۰ دلار، یعنی ۳۰۰ هزار تومان.

الآن بیش از یک تن شیر بز داریم؛ اگر روزی برسد که ۱۰۰۰ تن شیر داشته باشیم، قرارداد‌های کلان می‌بندیم که ارزآوری داشته باشد. هزینه انرژی و کارگر در کشور‌های دیگر بالاست؛ رقابت کاملاً ممکن است.

س: ظاهراً شیر بز خواص بسیار زیادی دارد، درست است؟

ترابی: از خواص این شیر هرچه بگویم کم است؛ پروتئین بالا، چربی بالا، خوشمزه، ذاتاً هموژنیزه است، در خود ساختارش چربی دارد، گویچه‌های چربی‌اش هم ریز است؛ تمام آدم‌هایی که آنزیم لاکتاز را ندارند و شیر گاو اذیتشان می‌کند، به‌راحتی می‌توانند شیر بز بخورند. شیر بز بعد از ۶ ماهگی، بهترین جایگزین شیر مادر است؛ هم ارزانتر و هم خیلی بهتر از شیرخشک است. شیر بز آنتی‌هیستامین است؛ تمام پیرمرد و پیرزن‌ها که بدنشان نای شکستن شیر گاو را ندارد می‌توانند از شیر بز استفاده کنند.

* به برخی نهاد‌ها اشکال داریم / می‌شود از روی دوشت انقلاب بار برداشت

س: شنیده‌ایم بعضی نهاد‌ها هم احساس وظیفه کرده‌اند و شبیه کار شما را انجام می‌دهند؛ از آن‌ها خبر دارید؟

ترابی: بله؛ اما آخر وقتی نه دانش و نه سواد این کار را نداری، مگر فرمایشی می‌توانی کار دامپروری کنی؟ بدجوری دارند بیراهه می‌روند.

س: ممکن است کمی این مسئله را توضیح بدهید؟

ترابی: ما هزار رأس وارد می‌کنیم تا بعد از چند سال به ۵ هزار رأس برسد؛ اگر این هسته اولیه، از همین اول ضعیف باشد و گزینش‌ها تخصصی نباشد، به این مهنی است که کل کشور را گرفتار و نابود کرده‌ایم. حاضرم مناظره کنم؛ دارند اشتباه می‌کنند؛ این کار تخصصی اصلاً به این‌ها ربطی ندارد. اگر می‌خواهند باری بردارند با مجموعه‌های تخصصی مشارکت کنند. تفاوت‌ها خیلی زیاد است. من از ۱۴ سالگی برای گوسفند وقت گذاشتم؛ در دانشگاه هم کارکردم؛ و حالا دارم با کمک یک تیم باتجربه و تخصصی کار را دنبال می‌کنم. مگر فرمایشی و دستوری می‌شود؟

چون سوار کار نیستند، آدم‌های خاکستریِ نان به نرخ روز خورِ بزن در رو، هم برای این‌ها دلالی می‌کنند؛ نتیجه معلوم است دیگر.

ما دعوای حسابی داشتیم که نژادی که وارد می‌کنیم دو یا سه انحراف معیار بالاتر از میانگین اروپا باشد. بز داریم روزی ۱۰ کیلو شیر می‌دهد که می‌شود سالی ۳ تن؛ بنابراین این سبک کار موفق نمی‌شود. کسی هم که نیست به آن‌ها بگوید. فکر کرده‌اند دانش، مقاله است؛ مقاله نیست، دانش و تجربه است.

س: بعضی‌ها کار‌های اقتصادی مانند کار شما را خیلی به انقلاب و نظام مرتبط نمی‌دانند. با رشد این صنعت، برای اهداف نظام و انقلاب چه می‌شود انجام داد؟

ترابی: من چند سال در بسیج دانشگاه تهران بوده‌ام؛ می‌گوییم «صدور انقلاب اسلامی»؛ می‌گوییم «انقلاب مرز نمی‌شناسد»؛ مرز‌ها را برداریم؛ خوب، برداشتیم؛ اصلاً سازمان‌های جهانی مجاب شدند که مرز‌ها با افغانستان را برداریم. برویم چه بگوییم؟! مدافعان حرم افغان در ورامین در بدترین شرایط زندگی می‌کنند؛ مرز‌ها را برداریم چه بگوییم؟ ۱۰۰ خانواده شهید مدافع حرم را من به شما معرفی می‌کنم که در بدترین شرایط روزگار می‌گذرانند.

این هیچ؛ برای اربعین بفرمایید چه کار کرده‌اید؟ بروشور شهرداری و سازمانِ فلان پخش می‌کنیم؛ زن و بچه، پای پیاده از بصره راه افتاده و خسته و کوفته خودش را رسانده، بروشور فاخر و طلایی ما را می‌خواند؟ در عوض پشتیبانی کنید؛ شیر و غذا و برنج و مرغ و بره‌اش را تأمین کنید؛ برای هر موکب گاز بکشید.

اگر یک میلیون رأس دام در اقماری‌ها داشته باشیم صادرات هم میسر است. الآن اربعین ۳۰۰ هزار تا بره می‌خواهد؛ عربستان در موسم حج دو میلیون می‌خواهد. این‌ها همه الآن اروپایی است. باید تلاش کنیم باری از دوش عالم تشیع و عالم اسلام برداریم. یعنی این‌قدر عاجز شده‌ایم که مسلمانان جهان نمی‌توانند دو میلیون گوسفند را تأمین کنند؟

انتهای پیام /
آخرین اخبار

سخن‌نگاشت | پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳

پیام تسلیت دکتر فخاری برای درگذشت والده دکتر باقری

امروز فرزند شهید بودن یک آزمون است

طی مقدمات عملیات ساخت پروژه رفاهی نوشهر

کوثر راهی جز نخبه محوری و نقشه های دانش بنیان ندارد

آیت الله رئیسی در افتتاحیه نمایشگاه روایت خدمت 

تبیین دستاوردها در نمایشگاه روایت خدمت

علی عفتی مدیرعامل شرکت مرغ اجداد زربال شد

لزوم نگرش راهبردی به نفت

دعوت مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر به حضور در انتخابات

گام های پایانی معین کوثر تا هوشمندسازی

میثم صفرزاده فرمانده بسیج سازمان اقتصادی کوثر شد

کیفیت بالا بازار بتلند را به رشد سه برابری رساند

ارتقاء جایگاه زاگرس در میان نیروگاه های کشور

پیام تسلیت دکتر فخاری بخاطر درگذشت مادر شهیدان اسماعیلی

گزارش تصویری | حضور دکتر فخاری در نمایشگاه مطبوعات

چگونه سهم مردم در اقتصاد افزایش می یابد؟

اقتصاد با تامین مالی پروژه های توسعه تولید رشد میکند

مدرس زاده معاون توسعه همکاری های بخش خصوصی معاونت علمی ریاست جمهوری شد

دو گزارش از شرکت کشت و صنعت خاوردشت

پربازدیدترین اخبار